تلاطم از چه افتاده ست در دلها
چه تدبیری چنین تبدار کرده حال این سامان
نفسْراهِ تمام جلگه ها آیا چرا عمریست بند آمد
کدامین دست کج چسبیده بر حلقوم زالستان
چرا بر فرش سرخ هر خیابانی همهْ آلاله ها این قدر بیتابند
چرا کابوسها دیگر نمیخوابند
چرا حرّاج گشته بیصدا این خاک در هر سو
چرا آن هور، خاموش و دل دریاییاش هم سخت گرخیده
چرا کارونِ خوشبختی، لبش اینگونه خشکیده
چرا در گوشه ای از خاک ما آیا
طراوت سو به روی خانهی بیگانه در « راه » است
به جای خنده بر لبهای این مردم، چرا نقاشیِ « آه » است
ببین آتش گرفته جنگل و مرداب ها اینجا
تمام گاومیشان نحیف و تشنهی تالاب ها اما
میان لای ها، با گلهی خود هم چه رویاها که میبافند
تمام لحظه ها اینجا، عجب درگیر اجحافند...!
مگر این مردمان آخر چه میخواهند ؟!
به جز آب و زمین و آسمانی پاک ...
به غیر از سهم خود از ثروتِ خوابیده در این خاک
چرا فریادهای ناامیدان میزند بر سینه ی هر ناخدایی، چاک
مگر اینجا بهشت مردمانش نیست ؟!
همین خاکی که خود را سالها دیوار آتش کرد
چرا اینگونه میرقصد بر اقبالش سیاهی ها تمام سال
چرا لبهای شیرین اینچنین خشکند و چشمانِ دل فرهاد هم بی حال
به جای خواب خوش بر بستر آرام و امنیت،
سرای ما چرا هر لحظه بیدار است
غبار غم چرا آیا مقیم آسمان گشته،
چرا شبها چنین تار است ...؟!
مگر آخرچه میخواهند این اقوام
به دنبال چه میگردند این فریاد ها هر شام
که جای بوسه بر پیشانی آرامشِ هر شب،
همآغوشند با آتش میان خانهی آلام
مگر طوفان چه میخواهد
که گاهی مایهی اعجاب میگردد
مگر نه او فقط دنبال یک لحظه از آرامش،
هر از گاهی چنین بی تاب میگردد...!
چرا تصمیم ها اینجا به دور از هرچه انصافند
طبیعت یا هرآنچه در دلش جاریست آیا پس چرا در حال اتلافند
چرا بر کوه های سخت این سامان
برای زندگی از مردمان هم ریسه می بافند...؟!
همه اینجا چرا انگار بیمارند
چرا احساس یک طوفان بدهنگام را آنها به دل دارند
منم آری وطن آیا نمیدانی...؟!
تو آیا زخم من را بر تمام پیکرم اصلا نمیخوانی...؟!
چه محکم میزنی بر میخ آخر روی تابوتم
چه مبهوتم از این اقرارِ زهرآلودِ بد فرجام
چه پُر دود است این ایام ...!
پ.ن:
کویر و دشت و صحرا در بلوچستان و یا کرمان،
نه ... آذربایجان یا که بویراحمد
و یا سمنان و هم تهران
خراسان ، خطهی گیلان، همین استان خوزستان
« فقط» آرام میخواهند و آسایش، « تمام » مردم ایران !
چرا کابوسها دیگر نمیخوابند...
درود عالی و بسیار غم انگیز گلم
قلمت سبز