سپیدانه

سپید هستم

سپیدانه

سپید هستم

سپیدانه

امید

 

لوگوی غزل

 

امید

توخرامان به چه راهی؟ خبری نیست چرا ؟
در  نبودت    مددِ   فروَهَری   نیست چرا ؟

به  هوای  تو شدم  آرش و آماده  به  تیر
نفست  گرمْ  سُروشا، ظفری  نیست چرا

نگهم  مانده  به  راهت،   افقی  تازه  نُما
که به جزسوی تو سمت‌دگری نیست چرا

به سراغت زده‌ام  سر  به  همه  معرکه ها
سَرِاین عشقِ تو، من را،حذری نیست چرا

گُذرِ خانه چنان گشته عجب تنگ و غریب
نه فروغی .... که دگر راهبری نیست چرا

به خیالات  بسازم  بَر و بومی  چو بهشت
شب  تاریست  و آخر، سحری نیست چرا

شعله‌افتاده به خرمن، به سر و رویِ سخن
بِشِکستند   قلم   را ،   سپری  نیست چرا

لگد اسلحه‌ی جور،  زده  نقشه  به  جان
بر کبودش، ز عدالت، اثری نیست چرا

من  و این خانه پریشان  به  امید  قَدَری
سر و سامانِ کهن کو
، پدری نیست چرا

پَرِ   پرواز   ندارم
 که   بجویم   پِیِ  تو
رمقم   پایْ‌شکسته ،  ثمری   نیست چرا

چه خوشست‌ آخرِقصه که تو باشی سَرِ آن
گاهِ  تلخی  شده،  طعمِ  شکری نیست چرا

نفسی نیست مرا  تا  بِدَمَم جان به زمان
قفسی  ساخته اند  و  مَفری  نیست چرا ...
؟!



لوگوی غزل

نظرات  (۱)

  • شادان شهرو بختیاری
  • درود بر مهربانو طالبی ارجمند

    کلاسیک زیبایی خواندم

    لب مریزاد و  رشحه ی قلم تان همیشه زر نگار

     

    پاسخ:
    سلام و عرض ادب و احترام
    حضور استاد محترم و گران مهرم

    سپاس که چون همیشه پیام و بیان مهرآمیزتان را گرما بخش انگیزه و تمایلم برای نوشتن و به ویژه بهتر نوشتن فرمودید
    نگاه سبزتان

    با مهر
    و به امید روزهایی خوب
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">