اندکی ذهن مان را سبک کنیم ...
در هر وضعیتی که دوست دارید بنشینید
وضعیتی راحت به خود بگیرید
چشمهای خود را ببندید
سکوت کنید
خاموش شوید
به موسیقی آرام و بدون کلام گوش فرادهید
به افکارتان اجازه دهید بیایند و بروند
به آنها توجه کنید ، نگاهشان کنید و عبور کنید
به هر چیزی که در زمان حال حسش میکنید، تمرکز کنید. صدا ، بو ، ...
درونپویی یا مراقبه ( مدیتیشن )
در این جستار قصد بر این نیست که به تمام زوایا ، دانسته ها و رویکردهای مرتبط با موضوع مراقبه بطور مفصل پرداخته شود بلکه مطلبی کوتاه برای آشنایی با این تمرین ذهنی و کلیات آن ارائه میشود تا انگیزه ای در دوستان ایجاد گردد و در صورت تمایل و علاقمندی به صورت دقیق تری نسبت به پیگری و بررسی بیشتر بر روی اطلاعات موجود در این زمینه اقدام نموده و در این خصوص به کتاب های مرتبط در حوزه روانشناسی و پزشکی با موضوعات مراقبه و مدیتیشن مراجعه فرمایند.
ما معمولاً با سطح مغز خود در ارتباطیم. آنجا که همه چیز، شلوغ و پر هیاهوست. اگر قادر باشیم به قسمتهای عمیق تر مغز دست پیدا کنیم و به منشأ فکر راه یابیم، عملاً هم سکوت و سکون ذهنی برایمان میسر می شود و هم به جایی میتوانیم برسیم که منشأ خلاقیت، تدبیر و تمرکز فراوان است.
آنچه که ما آن را فکر می نامیم، انرژی است که به سطح مغز آمده است یعنی از منشأ خود به مرور بالا آمده تا به سطح مغز رسیده است.
مراقبه شما را به قسمتهای عمیق مغز می برد. به سکوت ذهن، به سکون فکر و به خالی درون میکشاند. تولید و ایجاد فکر را غالباً به سطح و عمق دریا تشبیه میکنند. همان طور که یک حباب، ابتدا در عمق دریا به صورت بسیار کوچک ایجاد می شود و کم کم بالا می آید و هم زمان با بالا آمدن بزرگ و بزرگتر می شود تا به سطح آب می رسد، فکر نیز چنین روندی را طی می کند. ابتدا از لایه های عمیق مغز عبور می کند و آنجا ما آن را احساس و تجربه می کنیم و می گوییم که فکری به ذهنمان خطور کرد.
تصور کنید ، در دریا، سطح آب پر از موج و تلاطم است و حرکت، نوسان فراوان دارد. اما عمق دریا کاملاً ساکت و آرام است و آن تلاطم و نوسانی که در سطح مشاهده می شود، ابداً در عمق نیست. با آنکه همه حبابها که در سطح به چشم می خورند از همین قسمتهای عمیق می آیند اما درآنجا کاملاً ساکت و آرامند.
درونپویی یا Meditation که با نام مراقبه نیز شناخته میشود، بهطور کلی فنون و روش تسلط بر ذهن است. به گفته معتقدان این روش، هدف درونپویی تربیت و کنترل ذهن توسط تکنیکهای درونگرایانه برای رسیدن به شادی ، آگاهی و آرامشی عمیق و طولانی و غیر وابسته به غیر است.
درونپویی یک تکنیک و تمرین ذهنی و بدنی است که در آن شخص به آرامی توجه خود را به درون میبرد تا به آرامش جسمی و ذهنی دست پیدا کند. اکثر انواع مدیتیشن از تمرینات مذهبی شرقی به خصوص از هند، چین و ژاپن به غرب رفتهاست. تنها در سه دهه اخیر است که این تکنیکها بهطور جدی برای دستیابی به سلامتی، بخصوص برای درمان استرس و کاهش دردهای مزمن به کار میرود. مدیتیشن (مراقبه) باعث افزایش میزان قشر خاکستری برخی نواحی در مغز میشود.
سه تکنیک رایج مدیتیشن در بسیاری از کشورها، درونپویی متعال )تی ام / (TM، درونپویی تنفسی و درونپویی تمرکزی میباشد:
- دردرونپویی متعال شما یک کلمه یا صوت ساده (که مانترا نامیده میشود) را در طول زمان درونپویی با خود تکرار میکنید تا افکار خود را متمرکز کنید و به حالت آرامش برسید.
- درونپویی تنفسی، تمرکز بر فرایند دم و بازدم، برای کمک به روشن شدن ذهن میباشد.
- درونپویی تمرکزی، تمرکز روی زمان حال، قدردانی از افکاری که به سطح میآیند و مشاهده آنها بدون قضاوت است.
اثرات درونپویی
یکى از این روشهاى درمانى مفید و رایج براى مشکل اضطراب، مدیتیشن (مراقبه) است. بطور کلى مراقبه منظم و مداوم حتى اگر تنها چند دقیقه در هر روز انجام شود ، از نظر کاهش تنش ، چهار نتیجه اساسى و حیاتى درپى دارد:
• فرایند توجه کردن را بهبودى مى بخشد.
• مهار انسان را در پردازش افکار خود افزایش مى دهد.
• توانایى کنترل هیجانات افزایش مى یابد.
• به تنش زدایى بدن کمک مى کند.
اساس مدیتیشن
اگرچه می توان درونپویی را به روش های مختلفی انجام داد، چند نکته مشترک تقریباً در تمام تکنیک های مراقبه ومدیتیشن یکسان است:
- ذهن آرام
با مدیتیشن، ذهن شما آرام می شود. روی عوامل استرس زا یا مشکلات زندگی خود و همچنین حل این مشکلات متمرکز نیستید. بدون تمرین، خاموش کردن صدای درون بسیار دشوار می شود.
- در حال بودن
به جای تمرکز بر گذشته یا آینده، همه جنبه های مدیتیشن شامل تمرکز بر حال است. با تمرکز بر این مکان و اکنون، به تمرین می پردازید، زیرا بسیاری از ما بیشتر زندگی خود را با فکر کردن به آینده و یا سیر کردن در گذشته سپری می کنیم.
- تغییر وضعیت آگاهی
با گذشت زمان، داشتن ذهن آرام و تمرکز بر زمان حال می تواند به یک سطح هوشیار تغییر یافته منجر شود. مدیتیشن باعث افزایش فعالیت مغز در ناحیه ای از مغز مربوط به خوشبختی و افکار و احساسات مثبت می شود و برخی شواهد نشان می دهند که تمرین منظم باعث ایجاد تغییرات مثبت طولانی مدت در این نواحی می شود.
مدیتیشن (مراقبه) تنها آنچه که یوگی ها (یوگا کارها) با نشستن در “دامنه کوهها” انجام مى دهند، نیست. بلکه یک روش انعطاف پذیر مقابله با استرس ، اضطراب و بسیارى از وضعیت هاى خاص پزشکى است که هر روزه بطور روز افزون ” صلح و آرامش داخلی” مارا به هم مى زنند.
بهر بردن از مدیتیشن (مراقبه) براى درمان چیز جدیدى نیست. بهبودى بوسیله این روش از دیر باز در سراسر جهان و در فرهنگهاى قدیم وجود داشته و در ادیان مختلف به آن اشاره شده است. در حقیقت بطور عملى بسیارى از گروههاى مذهبى مدیتیشن (مراقبه) را در صورتهاى مختلفى به اجرا در مى آورند و ارزش آن در تمرکز ، آرامش و همچنین کاهش درد و افزایش بهبودى سلامت انسان از سالیان گذشته امرى کاملاً اثبات شده است و خواهد بود.
باید یادآور شد برخی از افراد مراقبه را با مرحله مکاشفه اشتباه می گیرند. بایست دقت داشت که در مراقبه هرحرف یا فکر و یا صدا و هرچیز دیگر وجود داشته باشد، دیگر مراقبه نیست ” توهم است” . در مراقبه همه چیز باید طبیعی پیش برود و هیچ قصد و منظوری نباید در کار باشید.
درونپویی متعال یاTM در سال ۱۹۶۰ هنگامی که ماهاریشی ماهش یوگی آن را به آمریکا برد، عمومی شد. در این زمان، گزارشهایی از یوگیها و استادان مدیتیشن هندی که قادر به دگرگونی در حالات آگاهی و کنترل اعمال بدن مانند فشار خون بودند، به غرب رسید.
این موارد جرقههایی برای محققان غربی و کسانی که بر روی روشهای سلامتی کار میکردند - و عده زیادی از مردم -برای شروع تحقیقات قدرباره عامل نهانی افزایش سلامتی این تکنیکهای قدیمی شد.
در سال ۱۹۷۵ هنگامی که دکتر هربرت بنسن (Herbert Benson)، یکی از پزشکان پرآوازه دانشگاه هاروارد، کتاب مشهور خود به نام (پاسخ آرامیدگی) (Relaxation Response) را منتشر کرد، اعتماد به این تکنیکها بیشتر شد.
این کتاب نشان میداد که مدیتیشن چگونه توانسته به درمان فشارخون بالا، دردهای مزمن ، بیخوابی و بسیاری از بیماریهای جسمی کمک کند. وموجب شادی روان میشود امروزه مدیتیشن به عنوان یک درمان کمکی برای کاهش درد و کنترل استرس پذیرفته شدهاست و در بسیاری از بیمارستانها و مراکز درمانی در سراسر آمریکا آموزش داده شده، با بیماران تمرین میشود. مدیتیشن همچنین بخشی از سایر تکنیکهای ذهن- بدن مانند یوگا، چی گونگ و تایچی میباشد که در سالهای اخیر در اکثر کشورهای جهان محبوبیت پیداکردهاند.
متوقف کردن گفتگوی درونی نقطه مشترک تمام کارهایی است که بینندگان انجام میدهند. (کاستاندا، کارلوس، آتش درون ، ترجمه مهران کندری – مسعود کاظمی)
چگونه مراقبه کنیم؟
شما در هر وضعیتی که دوست دارید بنشینید و وضعیتی راحت به خود بگیرید سپس چشمهای خود را بندید و سکوت کنید و خاموش شوید.
مانترا :
مانترا یا ذکر در مراقبه، غالباً واژه ای که صرفاً یک فرکانس صوتی دارد را استاد به شما یاد می دهد و آنرا از درون تکرار می کنید.این واژه، یک صدا و صوت است و دیگر هیچ. در نزد یوگیها مهمترین و متداول ترین مانتراها صوت “اوم” می باشد. یعنی شخص می نشیند، چشمها را می بندد و مدام در ذهن خود تکرار می کند: اومممممممممممم..... و این عمل را ۲۰ دقیقه مداوم انجام می دهد.
میتوانید از موسیقی و قطعه هایی که بدین منظور تهیه شده نیز در هنگام مراقبه استفاده نمایید.
روان شناسی امروز ثابت کرده است که با ذکر یک مانترا عملاً بعد از دقایقی تمام قسمتهای ذهن را خستگی و رخوت می گیرد و صرفاً یک نقطه فعال باقی می ماند. مانترای شما نیز می تواند واژه “اوم” یا هر واژه دیگری که استاد شما صلاح می داند باشد. اما آنچه بسیار مهم است این است که این مانترا همیشه ثابت باشد و هیچ وقت آن را تغییر ندهید و همیشه با این مانترا مراقبه کنید.
نکات مهم
- مراقبه یا مدیتیشن را روزی دوبار صبح و بعد ازظهر و هر بار۲۰ دقیقه انجام دهید.
- در مراقبه همه چیز باید طبیعی پیش برود و هیچ قصد و منظوری نباید داشته باشید.
- مشکل دیگر این است که عده ای ادعا می کنند که نمی توانند در مدیتیشن (مراقبه) تمرکز داشته باشند و با ناراحتی می گویند افکار نمی گذارند من در مانترا متمرکز شوم. مجدداً تأکید می کنیم که افکار، بخشی از مدیتیشن (مراقبه) هستند.
- فکرهایی که در طول مراقبه به ذهن شما خطور می کند کاملاً طبیعی است. فکرهایی که به ذهن شما خطور می کند، در حقیقت نوعی پالایش است. این فکرها از قسمتهای عمیق ذهن یا ناخودآگاه یا حافظه بلند مدت به سطح می آیند و خالی می شوند. مثلاً شاید حدوداً یک دقیقه از جریان مراقبه شما نگذشته باشد که فکری یا خاطره ای به ذهنتان خطور کند. این کاملاً طبیعی است و مطلقاً نباید جلوی این روند طبیعی را بگیرید. بگذارید فکر، شما را با خود به هر جایی که می خواهد ببرد و دوباره به مانترای خود باز گردید. دوباره فکر ایجاد می شود و دوباره مانترا. همان قدر از تکرار مانترا استقبال کنید که از فکر استقبال می کنید. هر دو را به عنوان یک طبیعت و یک واقعیت بپذیرید. ولی آنها را باور نکنید. ” به خود توهم ندهید”
و در خاتمه مفسران اذعان دارند خمشی که مولانا جلالالدین محمد از آن صحبت میکند ناظر بر فضل سکوت درون است.
رستم از این نفس و هوا زنده بلا مرده بلا
زنده و مرده وطنم نیست به جز فضل خدا
رستم از این بیت و غزل ای شه و سلطان ازل
مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا
قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب ببر
پوست بود پوست بود درخور مغز شعرا
ای خمشی مغز منی پرده آن نغز منی
کمتر فضل خمشی کش نبود خوف و رجا
بر ده ویران نبود عشر زمین کوچ و قلان
مست و خرابم مطلب در سخنم نقد و خطا
تا که خرابم نکند کی دهد آن گنج به من
تا که به سیلم ندهد کی کشدم بحر عطا
مرد سخن را چه خبر از خمشی همچو شکر
خشک چه داند چه بود ترلللا ترلللا
آینهام آینهام مرد مقالات نهام
دیده شود حال من ار چشم شود گوش شما
دست فشانم چو شجر چرخ زنان همچو قمر
چرخ من از رنگ زمین پاکتر از چرخ سما
عارف گوینده بگو تا که دعای تو کنم
چونک خوش و مست شوم هر سحری وقت دعا
دلق من و خرقه من از تو دریغی نبود
و آنک ز سلطان رسدم نیم مرا نیم تو را
از کف سلطان رسدم ساغر و سغراق قدم
چشمه خورشید بود جرعه او را چو گدا
من خمشم خسته گلو عارف گوینده بگو
زانک تو داود دمی من چو کهم رفته ز جا
منابع: ویکیپدیا،کتاب شعله حضور و مدیتیشن،آموزه های فضای مجازی در خصوص مراقبه و مدیتیشن
توجه : اگر درحال خواندن این مطلب به موسیقی آن نیز گوش میدادید به اثر تا کنون آن بر خود دقت کنید....این موسیقی با فرکانس 100 گاما هرتز جهت ارتقای امواج مغزی و ارتقای حالت آگاهی تدوین و اجرا شده است.
سلام و عرض احترام بانو طالبی مهربان
و تشکر بابت این مطلب مفید و ارزشمند
سلامت و تندرست باشید