سپیدانه

سپید هستم

سپیدانه

سپید هستم

سپیدانه

Dr Fariba noori-DoSeBeitiGhadeghan-Sepide Talebi

 

 

طرح یک پرسش و پاسخ به آن
در شعر « دو سه بیتی قدغن» 
اثر سپیده طالبی ،
به قلم خانم دکتر فریبا نوری


 

مطلب حاضر در ارتباط با شعر  (دو سه بیتی قدغن)  اثر اخیر سپیده طالبی است که عزیزانِ خواننده می‌توانند در پیوندۀ زیر در سایت شعرنو آن را مطالعه بفرمایند:

 

https://shereno.com/68312/61936/639012.html

 

 

و ...

 

Goftaniha

 

و اما پرسشی که در این مطلب برای من مطرح شد و قصد دارم به آن پاسخ دهم این است که با توجه به بلند بودن این شعر برای آستانۀ شکیباییِ خوانندگان معاصر، چگونه است که شعر برای خوانندۀ علاقمند لذت‌بخش است؟

 

الف) مقدمه:

خواننده، شعر را یا از طریق مکانیزمِ آزمون کردن تا انتها دنبال می‌کند یا چشیدن : ((testing or tasting))
یعنی: یا در یک فرایند روان عصب‌شناختیِ ناخوداگاه خود را بی‌واسطه به سرچشمۀ ذوق و الهام شاعر در هنگام سرودن وصل می‌کند و شعر را می‌چشد یا این که در یک فرایند عصب روان‌شناختیِ خوداگاه، زبان و تصویر و موسیقی و تخیل و انتزاعات و تجربیات و دیگر ارکان شعر را مورد توجه و آزمون قرار می‌دهد و آن قدر عقب عقب می‌رود تا به بزنگاهِ سرودن شعر در ذهن شاعر به طور نسبی دست یابد.

 

در اینجا لازم است ذکر کنم که رویکرد تحلیل در این مطلب، تلفیقی است و چهار دامنه را به اجمال پوشش می‌دهد:

  1. اثرگذاری واقعیت‌های زندۀ زندگی در شعر
  2. تراکم عاطفی تجربه‌ها و نگرش‌های شاعر در شعر
  3. صحنه‌پردازی شامل تصاویر، ویژگی‌ها، ابعاد، مثال‌ها و نمادها و نشانه‌ها
  4. واژگان، سطربندی، موسیقی و صنایع ادبی در بافت زمینه و پس‌زمینه

ب) بحث :

 

۱. اثرگذاری واقعیت‌های زندۀ زندگی در شعر:
برای خواننده‌ای که شعر را می‌چشد، اثرگذاری این واقعیت‌ها در شعر به طور ناخوداگاه از نظر درجات، چگالی و سطوح متفاوت، با ذوق زیبایی‌شناختی و ادراک شهودی ناشی از تطابق با واقعیت‌های زندۀ زندگی خود شخص سنجیده می‌شود و مادامی که این تطابق حس شود، شعر را دنبال خواهد کرد.

اگر چنین خواننده‌ای از این شعر لذت ببرد یکی از دلایل احتمالی این است که بازنمایی واقعیت‌هایی مثل خستگی، حسرت، آرزو و ... در شعر با بازنمایی همین واقعیت‌ها در ناخوداگاه شناختی وی تطابق دارد.

 

برای خواننده‌ای که شعر را آزمون می‌کند، فرایندی دو مرحله‌ای اتفاق می‌افتد:

    1. تلاش می‌کند از متن شعر به آخرین صحنۀ تخیل شاعر ورود یابد.
    2.  سپس به صورت معکوس صحنه به صحنه عقب رود تا به نخستین مرحله برسد.

 

این نوع خواندن هم با وجود تحلیلی بودن، خلاق است چرا که خواننده، خلاقانه مسیری را از داده‌های شعر در مورد واقعیت‌های زندۀ زندگی در شعر به ذهن شاعر طی می‌کند.

هم آن تطابق و هم این طی مسیر با مهارت شاعر در گزینش بسترهای شناختی مشترک ارتباط مستقیم دارد. بسترهایی که قابل ادراک خود به خودی یا تحلیلی‌اند.

 

۲. تراکم عاطفی تجربه‌ها و نگرش‌ شاعر در شعر :

این که چه تجربه‌هایی در شعر به اشتراک گذاشته شده مثلا سبکبالی کبوتر و پروانه، نقش دیوار، خشم خیابان
و این تجربه‌ها چگونه در فضای شعر جای داده شده و قاب‌بندی شده‌اند به عبارتی نگرش شاعر چگونه بر این تجربه‌ها سوار شده.

هر دو نوع خواننده البته از مسیری متفاوت این تجربه‌ها و نگرش شاعر را در شعر پیدا کرده و بر اساس تراکم عاطفی آن در شعر و در خودشان نسبت به ادامه خواندن یا انصراف از دنبال کردن شعر تا انتها، تصمیم می‌گیرند.

در این شعر تجربه‌ها و نگرش شاعر در شعر چه در ادراک شهودی چه در مسیر تحلیلی، آرمانی انسانی دارد و می‌خواهد با گفتن از نورِ پس از باران ، شور، و (عظمتِ) نیاکان، نفس تنگ زمان را به نسیم سحری بهاران برساند لذا خوانندۀ علاقمند با هر یک از این دو نوع رویکرد ورود به شعر، لذت می‌برد و شعر را تا انتها دنبال می‌کند.

 

۳. صحنه‌پردازی شامل تصاویر، ویژگی‌ها، ابعاد، مثال‌ها و نمادها و نشانه‌ها:

خوانندۀ تحلیلی، در مواجهه با شعر از خود می‌پرسد: تصاویر دوبعدی‌اند یا سه بعدی؟ ذهنیت و عینیت در صحنه‌پردازی شعر چگونه جانمایی شده است؟

نمادها و نشانه‌ها بیشتر در جهت تبیین یک ایده کار می‌کنند یا تصدیق یک عاطفه؟ و ... مادامی که پاسخ پرسش‌ها وی را به انسجام و پیوستگی متناسب با نوع متن شعر رهنمون شوند، شعر را دنبال می‌کند و لذت می‌برد.

خوانندۀ شهودی، صحنۀ شعر و تمام اجزای آن را با ادراک زیبایی‌شناختی هنری خود تجسم کرده و تا زمانی که شعر به او بال و پر این تجسم را می‌دهد شعر را دنبال می‌کند و لذت می‌برد.

اینجا هردو مسیر درست عمل می‌کند.

 

۴. واژگان، سطربندی، موسیقی، و صنایع ادبی :

خوانندۀ شهودی را گرمای واژگان، روانیِ سطربندی، سیالیت موسیقی، و سادگی حقیقی و بدون تجملات ادبی غیر ضروری، تا پایان شعر همراه می‌کند.

خوانندۀ تحلیلی مادامی که در نحوۀ پیوند کلمات، سطرها، بندها، نحوۀ به کارگیری انواع موسیقی، و کاربرد صنایع ادبی در شعر به کشف‌های تازه می‌رسد، لذت می‌برد و ادامه می‌دهد.

در شعر حاضر به زعم نگارنده خوانندۀ شهودی بیشتر با گرمای واژگان و سیالیت موسیقی در قالب نیمایی به لذت می‌رسد و خوانندۀ تحلیلی نیز بیشترین کشف لذت‌بخش را در بخش نحوۀ انتزاع بخشیدن به کلمات، و میزان آزادی و کنترل آن‌ها در بافت متن دارد.


ج) سخن پایانی:

در مطلب حاضر  نگارنده بر آن بود که با یک رویکرد تلفیقی به این پرسش که چگونه شعر با وجود طولانی بودن برای مخاطبِ علاقمند و پویا، از هر مکانیزمی که با متن شعر ارتباط برقرار کند، کشش لازم را دارد، پاسخی اجمالی دهد. به این منظور چهار دامنه از شعر مورد توجه قرار گرفت و بحث مختصری پیرامون آن ارائه گردید.


شایان ذکر است که متن خوانداری و نه شنیداری شعر، در این بررسی مورد توجه بوده است.

 


 

منبع:

https://shereno.com/post-43231.html



--------------------------------------------------------

نقطه نظرات
استاد بانو نسترن خزایی

 

بابت به اشتراک گذاری این مطلب ارزشمند و قابل تامل که نکات آموختنی زیادی دارد از شما که همواره با پشتوانه ی علمی و شناخت ِ درست می نگارید و فکت های لازم را هم به صورتی هوشمندانه ارائه می دهید
سپاسگزارم
در مورد این شعر ِ مهربانو طالبی که به نظر من یکی از بهترین شعرهایی است که از ایشان خوانده ام و همچنین پیرو مطلب ِ پُر بار ِ شما از دیدگاهی دیگر, به نکاتی اشاره می کنم.

همان طور که شما
به نوعی فرمودید
بنده هم
این طور گمان می کنم که مخاطب ِ شهودی, با حسّیت ِ شعر هم ارتباط ِ پیوسته ای برقرار می کند, چون شعر به لحاظ تاثیرگذاری عاطفی, بسیار غنی و قوی است.
وقتی ساختار شعر درست است و محورهای عمودی و افقی شعر, استادانه در هم تنیده شده اند, این حسّیت شعر است که با جریان ِ رونده ی خود, مخاطب را جاری و همراه می کند.
اگر بپذیریم که شاعر به جای ایجاد ِ ارتباط, باید ارتباط را تحمیل کند. مهربانو طالبی, با سطر سازی های هوشمندانه, در معنای درست ِ آن, موفق به این کار شده اند و در این روند, زاویه دید درست, صدای روایت و زمان روایت, ویژگی ها و ارزش های کاربردی اثر هستند.
در راستای پرسش خلاقانه ی شما لازم است تمام ویژگی های یک شعر عالی را برشمرد و بسته به کیفیت هر کدام از آن ها به شعر امتیاز داد, اما به زعم نگارنده, در کنار این موارد, آن چالشی که
دغدغه ی شاعر و سپس
دغدغه ی مخاطب می شود و با لحن و توصیفی درست, پیش می رود, از اهمیت زیادی برخوردار است.
پیرو فرمایشات شما, تصاویر شعر هم تصاویری موجز و با فضای اثر, منطبق و همخوان است, تصاویری که هم بار ِ عاطفی و پیوستگی ِ لازم را دارند و  هم این که کُلی نیستند و ...



 

Goftaniha

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">